مهمترین دستاورد برنامه های تحول گرا در نظام اداری کشورهای در حال توسعه ، تبدیل نگاه حاکمانه مسئولین به نگاه خادمانه می باشد و اصل خدمت رسانی و جلب رضایت مخاطبان از شاخصه های سنجش کارآمدی و توسعه حاکمیت ها تلقی می گردد. شاخصه هائی مانند سرعت، دقت و صحت در انجام امور ، اطلاع رسانی شفاف و مناسب از عواملی هستند که در زمینه افزایش اعتماد عمومی که مهمترین سرمایه یک نظام اداری است موثر می باشند. از این رو روابط عمومی و برقراری ارتباط در یک شهر الکترونیکی بخش عظیمی از وظایف خود را بصورت خودکار انجام داده و با سرعت و دقت عمل می نمایند. البته باید بر این باور بود که ابزار های فن آوری و تکنولوژی دخالتی در روش های معمول روابط عمومی ها در تصمیم گیری و خط و مشی ها ندارند، بلکه بستر لازم را برای ارتقاء موفقیت آنها فراهم می کنند.باید به این نکته توجه داشت که راه اندازی مدیریت روابط عمومی الکترونیک در کنار دولت الکترونیک زمانی است که بتوان تمام خدمات یک سازمان را بطور شبانه روزی و بدون نیاز به مراجعه حضوری و فیزیکی مخاطبان آن سازمان و تنها با اتصال به پایگاههای اینترنتی و الکترونیک ارائه نمود. با ایجاد روابط عمومی الکترونیکی نیز مردم می توانند نظر خود را راحت تر و سریع تر به مسئولان ارشد سازمانها و نهادها انتقال دهند. به همین منظور سرعت اطلاع رسانی از اصلی ترین و مهمترین عواملی است که روابط عمومی الکترونیکی را به روابط عمومی سنتی تحمیل می کند.
پیامبر اسلام (ص)آموزگار روابط عمومی در جهان است
روابط عمومی اسلامی بایستی مبتنی بر اخلاق + ارتباط باشد زیرا در پیشینه و فرهنگ این مکتب نتیجه نهایی " ارتباط بدون اخلاق " عادلانه نیست و کارگزاران روابط عمومی بایستی در تمامی مراحل فراگرد ارتباطی مفهوم اخلاق را فراموش نکنند و آن را بعنوان وجه ممتاز ارتباطات اسلامی مورد تایید و تاکید قرار دهند.
کارگزار روابط عمومی بایستی با دقت تمام به سخنان مردم گوش دهد و حتی الامکان در اولین فرصت پاسخگوی ارباب رجوع باشد . او باید با تواضع با مردم گفتگو کند و هیچگونه تبعیض رفتار یا گفتاری در بین آنان قائل نشود.
کارگزار روابط عمومی بایستی راههای ارتباطی بین مردم و مسئولان را به نحو شایسته ای تسهیل کند و تلاش کند اهمیت پاسخگوی به مردم را برای مسئولان تبین سازد.کارگزار روابط عمومی بایستی تمامی موانع ارتباطی مسئولان با مردم و مردم با مسئولان را شناسایی و نسبت به رفع آنها کوشش کند.کارگزار روابط عمومی بایستی مردم را نسبت به حقوق خودشان آگاه کند و راههای دستیابی به این حقوق را به آنان نشان دهد.کارگزار روابط عمومی بایستی سیستمهای ارتباطی را بطور مستمر بهبود بخشد تا آثار سوء رفتاری و گفتاری به حداقل برسد و این آثار منفی گسترش نیابد. بلکه ارتباطات همراه با رفتارهای محترمانه هر روز بیشتر اهمیت پیدا کند و احترام بعنوان مسئولیتی اجتماعی برای تک تک افراد جامعه در هر رده و سطحی مهم تلقی شود و با هر رفتار و گفتار خود به توسعه فرهنگی ( بالطبع اخلاقی) کمک کنند.روابط عمومی اسلامی باید " راز دار باشد نه افشاء گر " برخی روابط عمومی ها خود را به جای روزنامه نگاران می پندارند.
روابط عمومی اسلامی : عدالت محور است نه مصلحت اندیش . به این می نگرد که " چه گفته می شود نه اینکه چه می گویند ". روابط عمومی اسلامی ، مدیریت ارتباطات مشتری است مدیریت اخلاق گفتگو ،مدیریت تکامل اخلاقی که خود را در رفتار و گفتار تک تک مشتریان ، تک تک کارکنان و تک تک مدیران نشان می دهد.
آنهایی که وقتی هستند، هستند وقتی که نیستند هم نیستند. حضور عمده آدمها مبتنی بر فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم میشوند بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
آنانی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند هم نیستند (مردگانی متحرک در جهان، خود فروختگانی که هویتشان را به ازای چیزی فانی واگذاشتهاند. بیشخصیتاند و بیاعتبار،هرگز به چشم نمیآیند، مرده و زندهشان یکی است)
آنهایی که وقتی هستند، هستند وقتی که نیستند هم هستند (آدمهای معتبر و باشخصیت، کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودشان هم تاثیر خود را میگذارند کسانی که همواره در خاطر ما میمانند، دوستشان داریم و برایشان ارزش قائلیم)
آنهایی که وقتی هستند، نیستند وقتی که نیستند، هستند (شگفتانگیزترین آدمها. در زمان بودنشان چنان قدرتمند و باشکوهند که ما نمیتوانیم حضورشان را دریابیم اما وقتی که از پیش ما میروند نرمنرم و آهسته آهسته درک میکنیم . باز میشناسیم، میفهمیم که آنان چه بودند. چه میگفتند و چه میخواستند. ما همیشه عاشق این آدمها هستیم. هزار حرف داریم برایشان اما وقتی در برابرشان قرار میگیریم، گویی قفل بر زبانمان میزنند. اختیار از ما سلب میشود. سکوت میکنیم و غرق در حضور آنان مست میشویم و درست در زمانی که میروند یادمان میآید که چه حرفها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد اینها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد)
نکات قابل تامل در خصوص فقر
فقر اینه که 2 تا النگو توی دستت باشه و 2 تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که ماجرای عروس فخری خانوم و زن صیغه ای پسر وسطیش رو حفظ باشی اما ماجرای مبارزات بابک خرمدین رو ندونی؛
فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی؛
فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن یکی دیگه ترمز بزنی و نگاه کنی
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در 3 ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که 6 بار مکه رفته باشی و هنوز ونیز و برج ایفل رو ندیده باشی؛
فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که 15 میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛
فقر اینه که ماشین 40 میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی را رعایت نکنی
فقر اینه که به زنت بگی کار نکن ما که احتیاج مالی نداریم
فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
فقر اینه که تولستوی و داستایوفسکی و احمد کسروی برات چیزی بیش اسم نباشند اما تلویزیون خونه ات صبح تا شب روشن باشه؛
فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛
فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزونی
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچال ساید باشه ........................